سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 شهریور 89 -

اعمالی کثیف برای اهدافی کثیفتر !!!

پنج شنبه 89 شهریور 25 ساعت 7:19 عصر

 یکی از افسران بازنشسته ی اسراییلی که نخواست نامش فاش شود از یکی دیگر از جنایات ضد انسانی اسراییل  در دو دهه گذشته پرده برداشت . به نقل از این در جه دار اسراییلی از سال 1986 تا کنون مرکزی به نام فرزندان موعود به منظور پرورش  کودکان جهت خدمت در ارتش و با هدف افزایش نژاد یهود تاسیس شده که سالهاست به کار خود ادامه  میدهد. این سازمان مخفی در ابتدا مسئول جمع آوری وانتقال افراد بی بضاعت به اسراییل بود تا از این طریق جمعیت  یهودیان ساکن سرزمینهای اشغالی را افزایش دهد ولی بعد ها طبق تصمیم سران اسراییل به سازمانی نژاد  پرستانه وضد انسانی تبدیل شد . در این سازمان جدید از طریق بسیاری از مراکز اسراییلی در سراسر دنیا دختران وزنان بی سرپرست و بی خانمان  شناسایی وبعد از دعوت به دین یهود ووعده های پوچ نسبت به انتقال آنها به سرزمینهای اشغالی اقدام می شود. آنها در اسراییل هرگز به رویاهای خود نمی رسند بلکه به همین سازمان منتقل شده ودر ازای دریافت حد اقل  امکانات موظف اند تا پنج سال در اختیار افسران و درجه داران وحتی سربازان باشند (به منظور انواع سوء استفاده  ها )در این مدت علاوه بر سایر بهره کشی های جنسی وغیر جنسی آنها موظف اند 3-2 فرزند برای ارتش به دنیا  بیاورند (فرزندانی که هرگز پدران خود را نخواهند شناخت )این فرزندان متعلق به ارتش اسراییل هستند وحتی خود  شان هم نمی شناسند . به گفته این افسر اسراییلی اسراییل از این کار سه هدف عمده را دنبال میکند:   1-تربیت  نژاد یکدست یهودی از نسل افسران  2-تربیت افراد مطیع از دوران خرد سالی جهت خدمت در ارتش 3-تربیت افرادی که هیچ وابستگی خانوادگی نداشته  باشند تا بتوانند در جنگها به دور از عواطف خانوادگی حضور یابند. مادران این بچه ها که شاید دیگر بعد از تولد فرزندان خود را نخواهند دید به علت تحمل فشارهای روانی خیلی زود دچار ناراحتی های جسمی وروانی شده و اگر خیلی شانس بیاورند به عنوان کلفت و پیش خدمت در منازل  ثروتمندان اسرییلی مشغول به کار خواهند شد . به گفته این افسر اسراییلی از این دست سربازان برای اولین بار در جنگ 33روزه به طور سازمانیافته استفاده شد  که برآورد عملکرد نظامی آنها تا به حال بسار نا امید کننده بوده است.

هشدار: امروزه رژیم اشغال گر قدس به هر کاری دست میزند که تمامیت پوچ خود را به هر شکل حفظ و گسترش دهد . حال که ما با چنین انسان های پلیدی رو به رو هستیم باید تمام تلاش خود را بکنیم تا چهره ی واقعی آنان را به دنیا بشناسانیم .

 

 


نوشته شده توسط : آیین 1

نظرات ديگران [ نظر]


جوانمردی پاک سرشت

شنبه 89 شهریور 20 ساعت 6:47 عصر

قصه پهلوانی پوریای ولی

هنگام سحر و اذان، در تاریک و روشن بامداد، مردی تنومند و بلند قامت از خانه ای بیرون آمد و قدم در کوچه ای تنگ نهاد. از میان دیوارهای کوتاه و بلند شهر گذشت و به مسجد آن شهر نزدیک شد . صدای اذان صبح از گلدسته ها به گوش می رسید. پهلوان وضو ساخت و با خدای خود، به راز و نیاز پرداخت. هنوز چیزی نگذشته بود که از پشت یکی از ستونهای مسجد، صدای گریه پیرزنی را شنید که به درگاه خدا چنین التماس می کند: خداوندا ! رو به درگاه تو آورده ام، نیازمندم و از تو حاجت می طلبم، نا امیدم مکن.

مرد بی تاب شد، با خود اندیشید، حتماً این زن تنگدست و نیازمند است. آرام به پیرزن نزدیک شد . او را دید که بشقابی حلوا در دست دارد. با لحنی سرشار از مهربانی پرسید: چه حاجتی داری مادر؟

 چون پیرزن اندکی آرام شد، گفت: ای جوانمرد، التماس دعا دارم. برای من و پسرم دعا کن.

 مرد پرسید مشکل تو و پسرت چیست؟

پیرزن آهی سرد از دل برآورد و گفت: پسری دارم زورمند و دلاور که پهلوان هندوستان است و در شهر و دیار خود پرآوازه است. هر جا نام و نشان پهلوانی را می شنود، عزم کشتی گرفتن با وی می کند. شکر خدا که تاکنون پیروز شده و تا امروز هیچکس نتوانسته پشت او را به خاک برساند. اکنون پهلوانی از خوارزم به شهر ما وارد شده و قصد هماوردی با پسر من را دارد، می ترسم پسرم مغلوب شود و روی بازگشت به شهر خود را نداشته باشد. این پهلوان که کسی جز پوریای ولی نبود، فهمید که رقیب هندی او، پسر این پیرزن است. پوریای ولی، طاقت دیدن اشکهای آن مادر غمگین را نداشت. دلداریش داد و گفت : به لطف خدا امیدوار باش مادر، خداوند دعای مادران دل شکسته را مستجاب می کند. این را گفت و با حالتی پریشان، از پیرزن دور شد و از مسجد بیرون رفت.

پس از آن پوریای ولی با خود فکر کرد که فردا چه باید بکند، اگر قویتر از آن پهلوان باشد و بتواند او را به زمین بزند، آیا طعم شکست را به او بچشاند؟ یا باتوجه به تمنای مادر او، مقاومت جدی نکند و زمینه پیروزی حریف را فراهم نماید. برای مدتی پوریای ولی، در شک و تردید بود. ناگهان از دایره تردید بیرون آمد، لبخندی زد و تصمیمی قاطع گرفت. او می دانست قهرمان واقعی کسی است که نفس سرکش خود را مهار کند. او خواست که غرور خود را بشکند و بقول مولوی ( شیر آن است که خود را بشکند ) البته این انتخاب، بسیار دشوار بود.  چون روز موعود فرا رسید و پوریای ولی، پنجه در پنجه حریف افکند، خویشتن را بسیار قوی و حریف را دربرابر خود ضعیف دید تا آنجا که می توانست به آسانی پشت او را به خاک برساند. اما عهد خود را بیاد آورد. برای آنکه کسی متوجه نشود، مدتی با او دست و پنجه نرم کرد، اما طوری رفتار کرد که دیگران احساس کنند حریف وی قویتر است. پس از لحظاتی، پوریای ولی، این پهلوان نام آور  بر زمین افتاد و حریف روی سینه اش نشست. در همان وقت به او احساس عجیبی دست داد. مثل این بود که درهای حکمت به روی او گشوده شده و وی پاداش جهاد با نفس را مشاهده کرد.

دوستان پوریای ولی که از توانایی بدنی او به خوبی آگاه بودند، از شکست او در رقابت با پهلوان هندی در شگفت بودند. چند روز بعد از آن واقعه، سلطان جونه ( حاکم آن منطقه در هند) مجلسی ترتیب داد تا در آن از پهلوان پوریای ولی دلجویی کند. در آن هنگام، پهلوان هندی که در مجلس حضور داشت، پیش آمد و خود را به پای پوریای ولی افکند و بازوبند پهلوانی را به او تقدیم کرد. او گفت من در ضمن مسابقه، متوجه گذشت و جوانمردی تو شدم. پوریای از اینکه رازش برملا شده بود، متاثر و پریشان شد اما دوستان او خوشحال شدند و ماجرای این فداکاری بزرگ در همه شهرها پیچید. از آن پس، از پوریای ولی به عنوان یکی از جوانمردان و اولیای خدا یاد می شود.

پوریای ولی اضافه بر قدرت پهلوانی و نیرومندی بدن، صفات آشکار و پسندیده ای داشته که او را از دیگر پهلوانان، متمایز می ساخته است. پهلوانان و ورزشکاران با یاد او، جوانمردی را پاس می دارند.

 


نوشته شده توسط : آیین 1

نظرات ديگران [ نظر]


تجاوز به زن باردار به بهانه تطهیر روح!

پنج شنبه 89 شهریور 4 ساعت 7:23 عصر
تجاوز به زن باردار به بهانه تطهیر روح!
با اظهارات یک خانواده صدمه دیده از سوء استفاده های یک مرد شیاد هر لحظه ابعاد بیشتری از جنایتهای خاموش این مرد شیطان صفت آشکار می شود.
                       
 با اظهارات یک خانواده صدمه دیده از سوء استفاده های یک مرد شیاد هر لحظه ابعاد بیشتری از جنایتهای خاموش مرد شیطان صفت آشکار می شود و این در حالی است که او با وثیقه ای سبک آزادانه به کارها و تهدیدهای خود ادامه می دهد.

خانواده های بسیاری اکنون در آستانه فروپاشی قرار گرفته اند و این توجه جدی و بیش از پیش سربازان گمنام امام زمان (عج) را برای مهار شیطان صفتی های این مرد هوسران می طلبد.

اعضای این خانواده که آثار شرم و خجالت در صورتشان هویداست، ابعاد تکان دهنده ای از نقشه های شوم یک مرد لاقید و مطیع هوای نفس را افشا کردند که می تواند مایه عبرت خانواده ها و هشداری جدی برای مسئولان باشد.

خلاصه ای از اظهارات پدر این خانواده:
دخترو پسر ما بزرگ شده بودند و ما به عنوان والدین دلسوز به دنبال راهی می گشتیم که بهترین ارتباط را با فرزندانمان داشته باشیم، آنها مفهوم خوشبختی و درک متقابل پدر و مادر را حس کنند و آینده ای خوب داشته باشند.

توسط همسرم با یکی از خانمهایی که خود را از مشاوران نمونه وزارت آموزش و پرورش معرفی می کرد آشنا شدیم. خانم "الف" دارای تحصیلات مرتبط با روانشناسی است و متاسفانه خود را در پوشش حجاب کامل و ظاهر متخلق به اخلاق پنهان نموده است.
این زن ما را به مردی در یکی از شهرهای غرب تهران معرفی کرد. از لحظه ای که وارد خانه شیطان شدیم همه چیز به هم ریخت.

در ادامه همسر این مرد و مادر فرزندان خانواده گفت:
خانه این مرد شیطانی بسیار بزرگ و به سبک بعض معابد هندوها ساخته شده است. بالای آن دارای 8 اتاق کوچک است که افرادی دو به دو (مرد و زن) و گاه تنها در هر اتاق نگهداری می شوند. مرد شیاد گاه به دختر و پسرهای فراری پناه می دهد تا سربزنگاه از ایشان سوء استفاده کند. این زن ادامه می دهد که پس از مراجعه ما به خانه شیطان، او - با اطلاعاتی که از خانم "الف" از قبل گرفته بود و تظاهر می کرد خودش از غیب آنها را می داند - تجویز کرد که من و دخترم به مدت هشت ماه باید در یک از این اتاقها اقامت کنیم تا روح ما پالایش شود!

در این مدت همسرم و پسرم هم حق نداشتند ما را ملاقات کنند و ما با باید تحت تعالیم او قرار می گیرفتیم.
این زن سپس در حالیکه اشک می ریخت عنوان کرد که در بی خبری همسر و پسرش،دختر جوان شوهر دارش چند با مورد تجاوز قرار گرفته و چون آنها حق تماس و دیدار نداشته اند از این موضوع نیز بی خبر بوده اند.

وی ادامه می دهد، دخترش به تازگی رخت عروسی برتن کرده و از همسرش باردار بوده است. اما صاحب خانه شیطان او را توبیخ کرده که چرا بدون اذن او باردار شده و باید فرزندش را سقط کند. بنابراین او را با مشت و لگد اماج حملات خود قرار می دهد.
این زن ادامه داد این عمل سقط جنین با همکاری دو همدست وی از جمله «محبوبه.م»که در حال خواندن پزشکی هست انجام شده است.

او در ادامه برای تطهیر روح دختر بیچاره و برای شستن گناه او از اطاعت نکردن از شیطان به او تجاوز می کند...

عکسها و فیلمهای جلسات خانه شیطان برای در اختیار قراردادن به مسئولین امر موجود است.
بیاییم با اطلاع رسانی کاری کنیم که دیگر کسی فریب این شیطان صفتان را نخورد         
                                                                                                                                                                                                                                                      انشا الله

نوشته شده توسط : آیین 1

نظرات ديگران [ نظر]