: منوي اصلي :
صفحه اصلي پست الكترونيك پارسي بلاگ درباره من
: درباره خودم :
آیین 1این وبلاگ فضایی است برای دوست داران پهلوانی و جوانمردی ، خوبی ها و زیبایی ها
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
.: شهر عشق :....او خواهد آمدسایت حقوقی (قانون ایران) www.LawIran.irرشادتازدواجآیین جوانمرداناحساس ابریحجاب تلالو شبنم برچهره گلنورهدایتپانی بلاگزلالکشکولصدفی برای مرواریدذوالفقارمراتطریقتآیین جوانمردانتو میتونی !! دانلود سرگرمی عکس کلیپ آهنگ mp3 اس ام اسآیین جوانمردانآیین دانایانآیین جوانمردانآیین جوانمردانآیین جوانمردانآیین جوانمردانآیین جوانمردانآیین جوانمردانdiplomacyدانایانساجدآفتاب نیوزخبر گزاری فارسآیین جونمردانو شهدافرهنگی مذهبیپهلوان : لوگوي دوستان من : : فهرست موضوعي يادداشت ها : شایعات/شبهه/شبهات/شایعه/فضای مجازی/جنگ نرم . : آرشيو يادداشت ها : مهر 1388شهریور 1388مرداد 1388تیر 1388خرداد 1388اردیبهشت 1388فروردین 1388آذر 1388دی 1388بهمن 1388اسفند 1388فروردین 1389اردیبهشت 1389خرداد 1389تیر 1389مرداد 1389مرداد 89شهریور 89مهر 89آبان 89آذر 89بهمن 89اسفند 89فروردین 90اردیبهشت 90تیر 90مرداد 90شهریور 90آبان 90آذر 90دی 90بهمن 90اردیبهشت 91مهر 91شهریور 91 پشتيباني وطراحي: وبلاگ قالب وبلاگ حب الحسین اجننی وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند وبلاگ شلمچه برای سفارش قالب به دو وبلاگ اول می تونید سر بزنید یاد خدا!!!!! چهارشنبه 88 تیر 3 ساعت 12:56 عصر عبادت و نیایش عبادت و پرستش خداوند یکتا و ترک پرستش هر موجود دیگر،یکى از اصول تعلیمات پیامبران الهى است. تعلیمات هیچ پیامبرى از عبادت خالى نبوده است. چنانکه مىدانیم در دیانت مقدسه اسلام نیز عبادت سرلوحه همه تعلیمات است. چیزى که هست در اسلام عبادت به صورت یک سلسله تعلیمات جدا از زندگى که صرفا به دنیاى دیگر تعلق داشته باشد وجود ندارد، عبادات اسلامى با فلسفههاى زندگى توام است و در متن زندگى واقع است. گذشته از اینکه برخى عبادات اسلامى به صورت مشترک و همکارى دسته جمعى صورت مىگیرد، اسلام به عبادتهاى فردى نیز آنچنان شکل داده است که متضمن انجام پارهاى از وظایف زندگى است. مثلا نماز که مظهر کامل اظهار عبودیت است، چنان در اسلام شکل خاص یافته است که حتى فردى که مىخواهد در گوشه خلوت به تنهایى نماز بخواند خود به خود به انجام پارهاى از وظایف اخلاقى و اجتماعى از قبیل نظافت، احترام به حقوق دیگران، وقت شناسى، جهت شناسى، ضبط احساسات،اعلام صلح و سلم با بندگان شایسته خدا و غیره مقید مىگردد. از نظر اسلام هر کار خیر و مفیدى اگر با انگیزه پاک خدایى توام باشد عبادت است. لهذا درس خواندن، کار و کسب کردن،فعالیت اجتماعى کردن اگر لله و فى الله باشد عبادت است. در عین حال،اسلام نیز پارهاى تعلیمات دارد که فقط براى انجام مراسم عبادت وضع شده است از قبیل نماز و روزه،و این خود فلسفهاى خاص دارد. درجات عبادتها تلقى افراد از عبادت یکسان نیست،متفاوت است.از نظر برخى افراد عبادت نوعى معامله و معاوضه و مبادله کار و مزد است،کار فروشى و مزد بگیرى است. همان طور که یک کارگر،روزانه نیروى کار خود را براى یک کار فرما مصرف مىکند و مزد مىگیرد،عابد نیز براى خدا زحمت مىکشد و خم و راست مىشود و طبعا مزدى طلب مىکند که البته آن مزد در جهان دیگر به او داده خواهد شد. و همان طور که فایده کار براى کارگر در مزدى که از کار فرما مىگیرد خلاصه مىشود و اگر مزدى در کار نباشد نیرویش به هدر رفته است، فایده عبادت عابد نیز از نظر این گروه همان مزد و اجرى است که در جهان دیگر به او به صورت یک سلسله کالاهاى مادى پرداخت مىشود. و اما اینکه هر کارفرما که مزدى مىدهد به خاطر بهرهاى است که از کار کارگر مىبرد و کارفرماى ملک و ملکوت چه بهرهاى مىتواند از کار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد،و هم اینکه فرضا اجر و مزد از جانب آن کار فرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى کار به او داده نمىشود، مسالهاى است که براى اینچنین عابدهایى هرگز مطرح نیست. از نظر این گونه افراد تار و پود عبادت همین اعمال بدنى و حرکات محسوس ظاهرى است که به وسیله زبان و سایر اعضاى بدن صورت مىگیرد. این یک نوع تلقى است از عبادت که البته عامیانه و جاهلانه است،و به تعبیر بوعلى در نمط نهم اشارات خدانشناسانه است و تنها از مردم عامى و قاصر پذیرفته است. تلقى دیگر از عبادت تلقى عارفانه است.بر حسب این تلقى،مساله کارگر و کارفرما و مزد به شکلى که میان کارگر و کارفرما متداول است مطرح نیست و نمىتواند مطرح باشد. بر حسب این تلقى، عبادت نردبان قرب است، معراج انسان است، تعالى روان است، پرواز روح استبه سوى کانون نامرئى هستى، پرورش استعدادهاى روحى و ورزش نیروهاى ملکوتى انسانى است، پیروزى روح بر بدن است، عالیترین عکسالعمل سپاسگزارانه انسان است از پدید آورنده خلقت، اظهار شیفتگى و عشق انسان است به کامل مطلق و جمیل على الاطلاق،و بالاخره سلوک و سیر الى الله است. بر حسب این تلقى،عبادت پیکرى دارد و روحى، ظاهرى دارد و معنىاى آنچه به وسیله زبان و سایر اعضاى بدن انجام مىشود پیکره و قالب و ظاهر عبادت است،روح و معنى عبادت چیز دیگر است. روح عبادت وابستگى کامل دارد به مفهومى که عابد از عبادت دارد و به نوع تلقى او از عبادت و به انگیزهاى که او را به عبادت بر انگیخته است و به بهره و حظى که از عبادت عملا مىبرد و اینکه عبادت تا چه اندازه سلوک الى الله و گام برداشتن در بساط قرب باشد. تلقى نهج البلاغه از عبادت تلقى نهجالبلاغه از عبادت چگونه است؟ تلقى نهج البلاغه از عبادت تلقى عارفانه است. بلکه سر چشمه و الهام بخش تلقیهاى عارفانه از عبادتها در جهان اسلام، پس از قرآن مجید و سنت رسول اکرم کلمات على و عبادتهاى عارفانه على است. چنانکه مىدانیم یکى از وجهههاى عالى و دور پرواز ادبیات اسلامى (چه در عربى و چه در فارسى) وجهه روابط عابدانه و عاشقانه انسان استبا ذات احدیت. اندیشههاى نازک و ظریفى به عنوان خطابه، دعا، تمثیل، کنایه، به صورت نثر یا نظم در این زمینه به وجود آمده است که راستى تحسین آمیز و اعجابانگیز است. با مقایسه با اندیشههاى ما قبل اسلام در قلمرو کشورهاى اسلامى مىتوان فهمید که اسلام چه جهش عظیمى در اندیشهها در جهت عمق و وسعت و لطف و رقت به وجود آورده است. اسلام از مردمى که بت یا انسان و یا آتش را مىپرستیدند و بر اثر کوتاهى اندیشهها مجسمههاى ساخته دستخود را معبود خود قرار مىدادند و یا خداى لایزال را در حد پدر یک انسان تنزل مىدادند و احیانا پدر و پسر را یکى مىدانستند و یا رسما اهورا مزدا را مجسم مىدانستند و مجسمهاش را همه جا نصب مىکردند، مردمى ساخت که مجردترین معانى و رقیقترین اندیشهها و لطیفترین افکار و عالیترین تصورات را در مغز خود جاى دادند. چطور شد که یکمرتبه اندیشهها عوض شد، منطقها تغییر کرد، افکار اوج گرفت، احساسات رقت یافت و متعالى شد و ارزشها دگرگون گشت؟ سبعه معلقه و نهجالبلاغه دو نسل متوالى هستند. هر دو نسل، نمونه فصاحت و بلاغتاند اما از نظر محتوا تفاوت از زمین تا آسمان است. در آن یکى هر چه هست وصف اسب است و نیزه و شتر و شبیخون و چشم و ابرو و معاشقه و مدح و هجو افراد، و در این یکى عالیترین مفاهیم انسانى. اکنون براى اینکه نوع تلقى نهجالبلاغه از عبادت روشن شود،به ذکر نمونههایى از کلمات على مىپردازیم و سخن خود را با جملهاى آغاز مىکنیم که درباره تفاوت تلقیهاى مردم از عبادت گفته شده است. نوشته شده توسط : آیین 1 نظرات ديگران [ نظر]
: لوگوي دوستان من :
: فهرست موضوعي يادداشت ها : شایعات/شبهه/شبهات/شایعه/فضای مجازی/جنگ نرم . : آرشيو يادداشت ها : مهر 1388شهریور 1388مرداد 1388تیر 1388خرداد 1388اردیبهشت 1388فروردین 1388آذر 1388دی 1388بهمن 1388اسفند 1388فروردین 1389اردیبهشت 1389خرداد 1389تیر 1389مرداد 1389مرداد 89شهریور 89مهر 89آبان 89آذر 89بهمن 89اسفند 89فروردین 90اردیبهشت 90تیر 90مرداد 90شهریور 90آبان 90آذر 90دی 90بهمن 90اردیبهشت 91مهر 91شهریور 91 پشتيباني وطراحي: وبلاگ قالب وبلاگ حب الحسین اجننی وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند وبلاگ شلمچه برای سفارش قالب به دو وبلاگ اول می تونید سر بزنید
: فهرست موضوعي يادداشت ها :
مهر 1388شهریور 1388مرداد 1388تیر 1388خرداد 1388اردیبهشت 1388فروردین 1388آذر 1388دی 1388بهمن 1388اسفند 1388فروردین 1389اردیبهشت 1389خرداد 1389تیر 1389مرداد 1389مرداد 89شهریور 89مهر 89آبان 89آذر 89بهمن 89اسفند 89فروردین 90اردیبهشت 90تیر 90مرداد 90شهریور 90آبان 90آذر 90دی 90بهمن 90اردیبهشت 91مهر 91شهریور 91
وبلاگ قالب
وبلاگ حب الحسین اجننی
وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند
وبلاگ شلمچه
برای سفارش قالب به دو
وبلاگ اول می تونید
سر بزنید
یاد خدا!!!!!
عبادت و پرستش خداوند یکتا و ترک پرستش هر موجود دیگر،یکى از اصول تعلیمات پیامبران الهى است. تعلیمات هیچ پیامبرى از عبادت خالى نبوده است.
چنانکه مىدانیم در دیانت مقدسه اسلام نیز عبادت سرلوحه همه تعلیمات است. چیزى که هست در اسلام عبادت به صورت یک سلسله تعلیمات جدا از زندگى که صرفا به دنیاى دیگر تعلق داشته باشد وجود ندارد، عبادات اسلامى با فلسفههاى زندگى توام است و در متن زندگى واقع است.
گذشته از اینکه برخى عبادات اسلامى به صورت مشترک و همکارى دسته جمعى صورت مىگیرد، اسلام به عبادتهاى فردى نیز آنچنان شکل داده است که متضمن انجام پارهاى از وظایف زندگى است. مثلا نماز که مظهر کامل اظهار عبودیت است، چنان در اسلام شکل خاص یافته است که حتى فردى که مىخواهد در گوشه خلوت به تنهایى نماز بخواند خود به خود به انجام پارهاى از وظایف اخلاقى و اجتماعى از قبیل نظافت، احترام به حقوق دیگران، وقت شناسى، جهت شناسى، ضبط احساسات،اعلام صلح و سلم با بندگان شایسته خدا و غیره مقید مىگردد.
از نظر اسلام هر کار خیر و مفیدى اگر با انگیزه پاک خدایى توام باشد عبادت است. لهذا درس خواندن، کار و کسب کردن،فعالیت اجتماعى کردن اگر لله و فى الله باشد عبادت است.
در عین حال،اسلام نیز پارهاى تعلیمات دارد که فقط براى انجام مراسم عبادت وضع شده است از قبیل نماز و روزه،و این خود فلسفهاى خاص دارد.
تلقى افراد از عبادت یکسان نیست،متفاوت است.از نظر برخى افراد عبادت نوعى معامله و معاوضه و مبادله کار و مزد است،کار فروشى و مزد بگیرى است. همان طور که یک کارگر،روزانه نیروى کار خود را براى یک کار فرما مصرف مىکند و مزد مىگیرد،عابد نیز براى خدا زحمت مىکشد و خم و راست مىشود و طبعا مزدى طلب مىکند که البته آن مزد در جهان دیگر به او داده خواهد شد.
و همان طور که فایده کار براى کارگر در مزدى که از کار فرما مىگیرد خلاصه مىشود و اگر مزدى در کار نباشد نیرویش به هدر رفته است، فایده عبادت عابد نیز از نظر این گروه همان مزد و اجرى است که در جهان دیگر به او به صورت یک سلسله کالاهاى مادى پرداخت مىشود.
و اما اینکه هر کارفرما که مزدى مىدهد به خاطر بهرهاى است که از کار کارگر مىبرد و کارفرماى ملک و ملکوت چه بهرهاى مىتواند از کار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد،و هم اینکه فرضا اجر و مزد از جانب آن کار فرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى کار به او داده نمىشود، مسالهاى است که براى اینچنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
از نظر این گونه افراد تار و پود عبادت همین اعمال بدنى و حرکات محسوس ظاهرى است که به وسیله زبان و سایر اعضاى بدن صورت مىگیرد.
این یک نوع تلقى است از عبادت که البته عامیانه و جاهلانه است،و به تعبیر بوعلى در نمط نهم اشارات خدانشناسانه است و تنها از مردم عامى و قاصر پذیرفته است.
تلقى دیگر از عبادت تلقى عارفانه است.بر حسب این تلقى،مساله کارگر و کارفرما و مزد به شکلى که میان کارگر و کارفرما متداول است مطرح نیست و نمىتواند مطرح باشد. بر حسب این تلقى، عبادت نردبان قرب است، معراج انسان است، تعالى روان است، پرواز روح استبه سوى کانون نامرئى هستى، پرورش استعدادهاى روحى و ورزش نیروهاى ملکوتى انسانى است، پیروزى روح بر بدن است، عالیترین عکسالعمل سپاسگزارانه انسان است از پدید آورنده خلقت، اظهار شیفتگى و عشق انسان است به کامل مطلق و جمیل على الاطلاق،و بالاخره سلوک و سیر الى الله است.
بر حسب این تلقى،عبادت پیکرى دارد و روحى، ظاهرى دارد و معنىاى آنچه به وسیله زبان و سایر اعضاى بدن انجام مىشود پیکره و قالب و ظاهر عبادت است،روح و معنى عبادت چیز دیگر است. روح عبادت وابستگى کامل دارد به مفهومى که عابد از عبادت دارد و به نوع تلقى او از عبادت و به انگیزهاى که او را به عبادت بر انگیخته است و به بهره و حظى که از عبادت عملا مىبرد و اینکه عبادت تا چه اندازه سلوک الى الله و گام برداشتن در بساط قرب باشد.
تلقى نهجالبلاغه از عبادت چگونه است؟ تلقى نهج البلاغه از عبادت تلقى عارفانه است. بلکه سر چشمه و الهام بخش تلقیهاى عارفانه از عبادتها در جهان اسلام، پس از قرآن مجید و سنت رسول اکرم کلمات على و عبادتهاى عارفانه على است.
چنانکه مىدانیم یکى از وجهههاى عالى و دور پرواز ادبیات اسلامى (چه در عربى و چه در فارسى) وجهه روابط عابدانه و عاشقانه انسان استبا ذات احدیت. اندیشههاى نازک و ظریفى به عنوان خطابه، دعا، تمثیل، کنایه، به صورت نثر یا نظم در این زمینه به وجود آمده است که راستى تحسین آمیز و اعجابانگیز است.
با مقایسه با اندیشههاى ما قبل اسلام در قلمرو کشورهاى اسلامى مىتوان فهمید که اسلام چه جهش عظیمى در اندیشهها در جهت عمق و وسعت و لطف و رقت به وجود آورده است. اسلام از مردمى که بت یا انسان و یا آتش را مىپرستیدند و بر اثر کوتاهى اندیشهها مجسمههاى ساخته دستخود را معبود خود قرار مىدادند و یا خداى لایزال را در حد پدر یک انسان تنزل مىدادند و احیانا پدر و پسر را یکى مىدانستند و یا رسما اهورا مزدا را مجسم مىدانستند و مجسمهاش را همه جا نصب مىکردند، مردمى ساخت که مجردترین معانى و رقیقترین اندیشهها و لطیفترین افکار و عالیترین تصورات را در مغز خود جاى دادند.
چطور شد که یکمرتبه اندیشهها عوض شد، منطقها تغییر کرد، افکار اوج گرفت، احساسات رقت یافت و متعالى شد و ارزشها دگرگون گشت؟
سبعه معلقه و نهجالبلاغه دو نسل متوالى هستند. هر دو نسل، نمونه فصاحت و بلاغتاند اما از نظر محتوا تفاوت از زمین تا آسمان است. در آن یکى هر چه هست وصف اسب است و نیزه و شتر و شبیخون و چشم و ابرو و معاشقه و مدح و هجو افراد، و در این یکى عالیترین مفاهیم انسانى.
اکنون براى اینکه نوع تلقى نهجالبلاغه از عبادت روشن شود،به ذکر نمونههایى از کلمات على مىپردازیم و سخن خود را با جملهاى آغاز مىکنیم که درباره تفاوت تلقیهاى مردم از عبادت گفته شده است.
نوشته شده توسط : آیین 1
نظرات ديگران [ نظر]