درخصوص وجه تسمیه " دوچشم شیطان" باید گفت به نظر میرسد آنچه تعرض شیاطین انسی و جنی را به درون اعتقادات و درونمایه های آن تسهیل و تسریع میکند )همانطورکه گفته شد(، می توان به دو ابزار " دین ساختگی و” انحراف دردین" اشاره کرد هرچند شیاطین به طرق مختلف در پی اضلال و اغوای موحدان و مومنان اند،  ولیکن...

دوچشم شیطان (گام نخست)
هوالحکیم
این اوراق زمانی نگارش میشوند که چند روزی بیش نیست ،از میلاد باسعادت یگانه ازل وابدِعالم هستی ، حقیقت محمدیه ، نبی مکرم اسلام و خاتم المرسلین ، محمدبن عبدالله میگذرد. این تقارن و تیمن را مبارک دانسته و امیدواریم وجود مقدس خاتم الانبیاء (نبی مکرم اسلام(ص)) و خاتم الاوصیاء(مهدی موعود(عج)) گوشه چشمی عنایت  فرمایند تا آنچه می نگاریم برای رضای حق و خشنودی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و ره توشه ای برای آخرت باشد.
بعثت آن پیامبر اعظم، انقلابی بس بزرگ در بشریت بوجود آورد که بشر را در آخرالزمان این عالم،به قله معارف الهی و هدایت به سوی حق ، سوق داد.  بعثت آن بزرگوار نقطه کمال حرکت و بعثت تمام انبیاء درطول تاریخ بوده وعصاره و نتیجه مجاهدتهای آنان است که به دست اشرف آنها و اشرف تمام موجودات، به نتیجه رسیده است. همه انبیاء(ع) در راه هدایت بشر به سوی سعادت اخروی و دنیوی متحمل اقسام سختی ها و مشکلات شده اند، تلاشها نموده ، رنجها کشیده و سختیها به جان خریده اند؛ اما براساس آنچه از سنت نبوی بدست می آید برطبق روایتی شریف و ماثور از اهل بیت(ع) " مااوذی نبیٌ مثل ما اوذیت"  ،آن دردانه هستی، بیشترین اذیت و رنج را متحمل شده است . شاید در ابتدا کمی عجیب به نظر آید، خصوصا هنگامیکه بدانیم پیامبرانی بوده اند که به بدترین و سخت ترین شکنجه ها اذیت شده و حتی به شهادت رسیده اند(برخی را با اره بریده اند ، برخی را در لای دیوار به قتل رسانده اند و..)  و چنین می نماید که آن انبیاء بیش از پیامبرخاتم(ص) اذیت دیده اند.
اما شاید سرمطلب در این باشد که هرچه شخصیت عظیم تر و دارای سعه وجودی بالاتری باشد و مخاطب او جاهل؛ و هرچه این شخصیت مظهریت کامل عقل کل و علم کل باشد و مخاطب او مظهر حضیض جهالت ؛ رنج تحمل چنین شخصیتی در مقام هدایت ، به مراتب بسیار بیشتر ازرنج تحمل حرارت تیغ شمشیر ومرارت مرگ ِسخت است. وجود مقدس آنحضرت که مظهر رحمت واسعه الهی است (وماارسلناک الارحمة للعالمین)  با به جان خریدن این همه سختیها، رسالت و پیام الهی را به تمام و کمال،در طول بیست و سه سال، به امت آخر الزمان رسانید وسپس با آسودگی از ادای امانت الهی(..وادیت الذی غلیک من الحق ..)،  درجواررحمت الهی آرمید.
آن حضرت که وارث انبیای گذشته بود، خود نیز دو کالای گران بها به ارث گذاشت : ثقل اکبر و ثقل اصغر . ثقل اکبر، قرآن که برترین وکامل ترین صحیفه و دستورالعمل الهی است که توسط  برترین بنده الهی به جهانیان هدیه شده است و دیگری اهل بیت و عترت پیامبر(ع) است که تنها مبین و مفسر معصوم و حقیقی قرآن اند. (تراجمهً لوحیه)  وجود مقدس آن حضرت، در ایام قبل از عروجشان ، نگران آینده امت و سرنوشت آنها بود که مبادا از آن ثقلین جدا شده و گمراه گردند؛ لذا بارها و در برهه های مختلف زمانی، خطوط آینده جهان اسلام را روشن و مشخص گردانید و طبق دستور الهی مسیرحاکمیت آینده اسلام با امامت و رهبری دوازده امام پس از خود را تعیین فرمود؛  اما آنچه بلافاصله پس از رحلت آن بزرگوار اتفاق افتاد چیزی نبود که مورد رضایت ایشان باشد؛(..ولم یمتثل امر رسول الله صلی الله علیه وآله فی الهادین بعد الهادین و الامه مصره علی مقته ...)  لذا بی توجهی امت اسلام به توصیه های ییامبر که از وحی الهی نشات می گرفت، منجربه این شد که امت اسلام از موهبت بهره مندی ازثقل اصغر،عترت پیامبر(ع)، که مبین و مفصل حقایق مجمل قرآن بودند، محروم و مخذول گردند.
اما از آنجا که خداوند وعده قطعی حاکمیت حق و حقمداران ،صالحان و بسط و سیطره حق و حقیقت را ،پیش از پایان اجل مسمای این عالم داده است ؛  همه عالم چشم به انتظار ظهور آخرین حجت الهی است تا به چشم خود تحقق وعده صادق خداوند را به چشم خویش بینند..
درست است که امت اسلام به اندک فاصله ای از رحلت نبی مکرم(ص)، به دلایلی از مسیر اسلام حقیقی (اسلام با تفسیر و تبیین اهل بیت(ع)) منحرف گردید و باعث شد از گنجینه علم و هدایت الهی، مخزون در سینه اهل بیت (ع)،محروم بمانند اما رحمت واسعه الهی وشدت عطوفت آن وسایط فیض الهی ایجاب میکرد تشنگان واقعی ِحقایق هستی، ازپس حجاب(عزلت اهل بیت و عدم بسط ید آن بزرگواران)از معارف و حقایق هدایت گرآنان، بهره مند شوند؛ هم اینک نیز تشنگان معرفت از پس حجاب غیبت از نور هدایت دوازدهمین حجت وامام بهره می گیرند و لحظه شماری میکنند تا جمال دلارای آن طلعت پری روی رخ نماید و آفتاب هدایتش جان تاریک جهانیان را روشنی بخشد.  
از زمان غیبت آن حجت الهی 1132 سال میگذرد و دین مبین اسلام علیرغم همه حوادث تاریخی با توجهات آنحضرت نسل به نسل گردیده و به دست نسل اخیر رسیده است و در این مدت مدید با موانع و دشمنان زیادی گریبانگیر بوده است که عمدتا با دوعنصر" بصیرت مومنین" و "هوشیاری علما"(به عنوان حافظان ودژهای مستحکم دین)، آن موانع مرتفع گردیده اند. قطعا اوج این مانع در صدر اسلام ودر زمان حیات اهل بیت(ع) رخ داد که در اولی ،حضرت سیدالشهداء(ع) با مشاهده هدم آثار دین و نابودی قریب الوقوع حقیقت دین، برای حفظ دین از انحراف بزرگ و ودر نهایت ازبین رفتن آن، همه هستی خود را فدا نمود و با شهادت جگرسوزخود و تمام اولاد و اصحاب و یارانش، راهی روشن در پیش پای مسلمین نهاد تا هرگاه اساس اسلام در خطر افتاد مسلمین به وظیفه روشن خود عمل کنند.و دیگری در دوران زعامت و امامت امام یازدهم(ع) بود که به دلیل قدرناشناسی ازوجود نازنین امام معصوم(ع) و نیز تهدیدات جانی امام بعدی حتی قبل از تولد،براساس حکمتی الهی، اخرین حجت درپس پرده غیبت قرار گرفت تا نگاهدار و حافظ اصلی دین، از چنگال دشمنان در امان بماند تا هرگاه بشر به اضطرار خود  به امام، پی برد، آن ذخیره الهی و بقیه الله ،ظهور نماید. .در طول این مدت(پس از غیبت) ،از انشعابات و ایجاد فرقه های مختلف درون دینی گرفته تا ایجاد مشربهای فکری مختلف و متضاد و..همگی به نوعی از پویایی ، نضج و ظهور کامل حقایق دین مبین اسلام ممانعت می نمودند، لیکن با مطالعه اجمالی تاریخ اسلام چنین به نظر می رسد که عمده خطری که اساس اسلام و بنیان دین را مورد هدف قرار می داده، دو خطر "دین سازی" و "انحراف در دین حقیقی" بوده است . یکی ازمظاهر دین سازی ،ادعای پایان یافتن دوره دین اسلام و وظهور دین جدید و پیامبر جدید است که بر محور نفی خاتمیت پیامبر(ص) می چرخد ویکی ازمظاهر انحراف در دین ، انحراف در آموزه ها ودستورات ومحتوای رسالت دین است.این دو مسئله ازهمان زمان غیبت وجود داشته و هم اکنون نیز بارنگ و لعاب جدید و صورتی علمی! و خردورزانه! خودنمایی میکند؛ اگر بخواهیم مصادیق بیّنی را بیابیم شاید بهترین مصداق برای دو جریان فوق، "بهائیت" و "وهابیت" باشد؛ چراکه بهائیت با نفی تدریجی خاتمیت و ادعای ظهور منجی، پایان حاکمیت دین اسلام را نتیجه گرفت و به تدریج با ادعای ظهور دین جدید ، هزاران مسلمان ساده دل را فریفت و از مسیر اسلام خارج نموده وبه وادی ضلالت و هلاکت کشانده است ؛ وهابیت نیز با انحراف در محتوای آموزه های دینی و ادعای بازگشت به سیره سلف صالح و بازگشت به توحید ناب ، انحرافی در بین مسلمین بوجود آورد که حاصل آن علاوه برگمراهی های عقیدتی و فکری، وتکفیر اکثریت مسلمین و مهدورالدم نمودن آنها، خونریزی هایی است که به نام اسلام ناب سلف و توحید خالص، صورت می پذیرد. والبته علاوه برهمه اینها، تخریب وجهه اسلام در دنیای خارج است که از نتایج طبیعی این انحراف سنگین در دین می باشد؛ البته ناگفته پیداست که خاستگاه اولی در جامعه شیعی بوده و خاستگاه دیگری در جامعه اهل تسنن می باشد. لیکن نتیجه هرچه باشد به نام اسلام و مسلمانان رقم می خورد. نکته مهم دیگرکه شاید خوانندگان این سطور بیش از بنده به آن واقف باشند این است که نقش دشمنان اسلام خصوصا صهیونیزم بین الملل و فراماسونری جهانی، هم در ظهور این جریانات و هم در پایداری آنها، کاملا محرز و مسلم است و الحمدلله سایت وعده صادق در توضیح و تبیین این سلطه جهانی تا حدودی اذهان را روشن نموده است؛ لیکن به نظر می رسد جای خالی بخش اندیشه حول محور عقاید بهائیت و وهابیت (علاوه برنقش ،جایگاه و خاستگاه سیاسی و بین المللی این دوموضوع) در این سایت وزین خودنمایی میکند.
نگارنده این سطورکه جای خالی چنین بخش و مجموعه ای را در سایت وعده صادق خالی می دید،و از سویی یکی از اهداف این سایت را دشمن شناسی میداند،و ازطرفی فعالیت گسترده این دوجریان انحرافی را در بین مردم خصوصاَ جوانان این مرزوبوم مشاهده می کند، به همراه چند تن ازدوستان بر آن شد تا درسلسله مقالاتی ضمن ارائه عصاره و چکیده عقاید ناب شیعی در موضوعات مختلف فکری، به شبهات اصلی و محوری طرح شده در محافل وهابیت و بهائیت پرداخته و پاسخ مقتضی ارائه نماید؛ چراکه معتقدیم در این برهه از زمان که وسایل ارتباط جمعی پیشرفت چشمگیری داشته و هم اکنون وسیله ای قوی،سریع و دردسترس برای دشمنان دین است، بر تک تک مومنین فرض و ضروری است تا در حد بضاعت علمی و توان عملی خود، از این زمینه مساعد بهره جسته ودر پاسداری از حریم دین و شریعت و سنگرهای ایدئولوژیک آن قدمی ولو اندک بردارند.
واما درخصوص وجه تسمیه " دوچشم شیطان" باید گفت به نظر میرسد آنچه تعرض شیاطین انسی و جنی را به درون اعتقادات و درونمایه های آن تسهیل و تسریع میکند )همانطورکه گفته شد(، می توان به دو ابزار " دین ساختگی و” انحراف دردین" اشاره کرد هرچند شیاطین به طرق مختلف در پی اضلال و اغوای موحدان و مومنان اند،  ولیکن دین ساختگی و انحراف در دین چون از سنخ و ماهیت دین است باظرافت و لطافت بیشتر و ناپیداتر از سایرطرق و با استفاده از عطش و گرایش فطری دین خواهی بشر، موجبات گمراهی مومنین را فراهم می کند، لذا از آنجاییکه چشم همیشه مظهر نفوذ و بستر اصلی هرگونه حرکت و جنبشی است، این دوابزار شیطانی را به منزله دوچشم شیاطین انسی و جنی  تلقی کرده که ازطریق آن به اعماق اعتقادات پاک مومنین نفوذ میکنند. امید آنکه خداوند متعال بصر و بصیرت ما را در شناخت دشمن درونی و بیرونی و انسی و جنی هرچه بیشتر روشن ترگرداند و با شهاب ثاقب یقین در اعتقادات و اخلاص در اعمال ووحدت در اجتماع مسلمین، با همکاری و همدلی و ید واحده ،در مقابل صفوف دشمنان حق و حقیقت(داخلی وخارجی) به پیروزی و ظفر نائل آییم.(ان ربک لبالمرصاد)؛ ضمنا بدلیل تاخیر بوجود آمده درارائه این بخش از کلیه خوانندگان وعده صادق کمال عذرخواهی را داریم و البته عمده این تاخیر ناشی از مشغله کاری نگارنده است که امیدوارم به لطف و کرم الهی بخشی ازاوقات ما برای چنین اموری که بیشک مور نظر و توجه اولیای دین است، مصروف گردد..
درخصوص چگونگی ارائه مطالب و مقالات باید گفت براساس نظر جمعی از دوستان مقرر گردید در سه بخش اصلی  تحت عناوین " دیدگاه ها" و " پرسش و پاسخ - شبهات" و " اخبارفعالیت هاو تحرکات وهابیت و بهائیت" ارائه گردد.
در بخش "دیدگاهها" موضوعات مختلف مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته و در سه قسمت ارائه خواهند شد: قسمت اول، بیان خلاصه ای مجمل و منقح از دیدگاه تشیع در خصوص موضوعات مورد بحث / قسمت دوم، بیان شبهات مخالفین در پیرامون همان موضوع با حفظ امانت درنقل آنها / قسمت سوم پاسخ نقضی وحلی به آن شبهات و نقد اجمالی دیدگاه مخالفین پیرامون همان موضوع.
درقسمت "پرسش و پاسخ-شبهات" : ابتدا سوالات ، اشکالات و شبهات مطرح شده از سوی خوانندگان محترم سایت بیان شده و سپس پاسخ مقتضی داده خواهد شد و چنانچه شبهه یا سوال مورد نظر قبلا طرح شده باشد خوانندگان محترم به آدرس مورد نظرارجاع داده خواهندشد.